{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی بخش کردن، سهم در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی بخش کردن، سهم بندی کردن بسی، بسیار، چندین، قواره، تکه، سهم، بخش، بهره بقطعاتتقسیم کردن (باtuo)، تقسیمبندی کردن، جورکردن قسمت، سرنوشت، پارچه، قطعه، توده انبوه، قرعه محوطه، قطعه زمین، جنس عرضه شده برایفروش، کالا, معنی بخش کردن، سهم بندی کردن بسی، بسیار، چندین، قواره، تکه، سهم، بخش، بهره بقطعاتتقسیم کردن (بافعخ)، تقسیمبندی کردن، جورکردن قسمت، سرنوشت، پارچه، قطعه، توده انبوه، قرعه محوطه، قطعه زمین، جنس عرضه شده برایفروش، کالا, معنی foa lcbj، sik fjbd lcbj fsd، fsdاc، ]jbdj، rmاci، تli، sik، foa، fici frzuhتrsdk lcbj (fاtuo)، تrsdkfjbd lcbj، [mclcbj rskت، scjmaت، /اc]i، rzui، تmbi اjfmi، rcui kpmzi، rzui xkdj، [js ucqi abi fcاdtcma، lاgا, معنی اصطلاح بخش کردن، سهم بندی کردن بسی، بسیار، چندین، قواره، تکه، سهم، بخش، بهره بقطعاتتقسیم کردن (باtuo)، تقسیمبندی کردن، جورکردن قسمت، سرنوشت، پارچه، قطعه، توده انبوه، قرعه محوطه، قطعه زمین، جنس عرضه شده برایفروش، کالا, معادل بخش کردن، سهم بندی کردن بسی، بسیار، چندین، قواره، تکه، سهم، بخش، بهره بقطعاتتقسیم کردن (باtuo)، تقسیمبندی کردن، جورکردن قسمت، سرنوشت، پارچه، قطعه، توده انبوه، قرعه محوطه، قطعه زمین، جنس عرضه شده برایفروش، کالا, بخش کردن، سهم بندی کردن بسی، بسیار، چندین، قواره، تکه، سهم، بخش، بهره بقطعاتتقسیم کردن (باtuo)، تقسیمبندی کردن، جورکردن قسمت، سرنوشت، پارچه، قطعه، توده انبوه، قرعه محوطه، قطعه زمین، جنس عرضه شده برایفروش، کالا چی میشه؟, بخش کردن، سهم بندی کردن بسی، بسیار، چندین، قواره، تکه، سهم، بخش، بهره بقطعاتتقسیم کردن (باtuo)، تقسیمبندی کردن، جورکردن قسمت، سرنوشت، پارچه، قطعه، توده انبوه، قرعه محوطه، قطعه زمین، جنس عرضه شده برایفروش، کالا یعنی چی؟, بخش کردن، سهم بندی کردن بسی، بسیار، چندین، قواره، تکه، سهم، بخش، بهره بقطعاتتقسیم کردن (باtuo)، تقسیمبندی کردن، جورکردن قسمت، سرنوشت، پارچه، قطعه، توده انبوه، قرعه محوطه، قطعه زمین، جنس عرضه شده برایفروش، کالا synonym, بخش کردن، سهم بندی کردن بسی، بسیار، چندین، قواره، تکه، سهم، بخش، بهره بقطعاتتقسیم کردن (باtuo)، تقسیمبندی کردن، جورکردن قسمت، سرنوشت، پارچه، قطعه، توده انبوه، قرعه محوطه، قطعه زمین، جنس عرضه شده برایفروش، کالا definition,
معنی health, ترجمه health به انگلیسی, معنی ریخت شناسی همبسته, ترجمه ریخت شناسی همبسته به انگلیسی, معنی Debate, ترجمه Debate به فارسی, معنی spar deck, ترجمه spar deck به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی